- دستجرد قم (دَ جِ)
قصبۀ مرکز بخش خلجستان شهرستان قم. واقع در 64هزارگزی باختر قم، با 1271 تن سکنه (سرشماری 1355 هجری قمری). آب آن از قنات است. مرکز بخشداری در این قصبه است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
معنی دستجرد قم - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ده کوچکی است از دهستان طغرود بخش دستجرد شهرستان قم واقع در 28هزارگزی شمال خاوری دستجرد 9هزارگزی جنوب طغرود. دارای 10 تن سکنه میباشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است از دهستان حومه بخش دستجرد شهرستان قم در 8 هزارگزی شمال خاور دستجرد و 3 هزارگزی راه فرعی دستجرد به قم. کوهستان و سردسیر است. دارای 152 تن سکنۀ شیعۀ فارسی زبان است. آب آن از رود خانه جهرود. محصول آن غلات، بنشن و شغل اهالی زراعت است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
(لِ)
لغت نامه دهخدا
دهی جزء دهستان راه جرد بخش دستجرد شهرستان قم، 18000گزی جنوب باختری دستجرد متصل به جادۀ شوسۀ قم به اراک، سر سه راهی اراک -تفرش -قم. کوهستانی، سردسیر، سکنه 274 تن، آب آن از قنات. محصول گندم، جو، یونجه، صیفی کاری، باغات انگور، شغل اهالی زراعت و گله داری. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
دهی است از دهستان طقرود بخش دستجرد شهرستان قم. واقع در 24هزارگزی خاوری دستجرد. سکنۀ آن 324 تن. آب آن از قنات و رود جهرود. راه آن اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
(سا)
لغت نامه دهخدا
دهی جزء دهستان حومه بخش دستجرد شهرستان قم با 253 تن سکنه. آب آن از قنات و در بهار از رود منصورآباد. محصول آن غلات، بنشن، انگور، گردو و زردآلوست. از آثار باستانی بقعۀ امام زاده زکریا و پل آجری قدیمی روی رود خانه منصورآباد سر راه عمومی قدیم قم به همدان در این ده قرار دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
(سُ خَ دِهْ)
لغت نامه دهخدا
دهی جزء دهستان حومه بخش دستجرد شهرستان قم. دارای 390 تن سکنه است. آب آن از قنات. محصول آن غلات، بنشن، باغات. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
(گُ لِ)
لغت نامه دهخدا
ده کوچکی است از دهستان طفرود بخش دستجرد شهرستان قم. دارای 15 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی جزء دهستان حومه بخش دستجرد شهرستان قم، در 2 هزارگزی شمال راه فرعی دستجرد به قم. سکنۀ آن 274 تن است. آب آن از رود جهرود و چشمه سار تأمین می شود. محصول آنجا غلات، بنشن، گردو و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)